یک روز که همه نشسته بودیم تلویزیون سریال خارجی پخش می کرد و خانم هایی نشان می داد که پایشان بود یک وقت دیدم ناصر کلاهش را از سرش در آورد و در جلو ما گرفت و گفت چند تومانی کمک کنید. گفتم: بخاطر چه؟ گفت: این بندگان خدا در اروپا زندگی می کنند پول ندارند شلوار بخرند و پای خود کنند پول جمع می کنم که برای اینها شلوار تهیه کنم. شهید محمدناصر اکبران‌تندشتی‌ منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره بزرگداشت سرداران و 23000 شهید استانهای خراسان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود رایگان نمونه سوالات دوره اول متوسطه حوزه علمیه المهدی(عج)مشگین شهر hichach روغن مینرال اویل/ برند حضرات Hazarat پیام نو بسیج مدرسه عشق رمان خوان زمان زندگی™ || ™ TIME LIFE